پیش‌نویس‌های جنسی


چکیده
پیش‌نویس‌های جنسی در برخی از نظریه‌های مربوط به سکسوالیته از اهمیت بالایی برخوردار هستند. این پیش‌نویس‌ها به دلیل ساخت اجتماعی‌شان، ذات‌گرایی مبتنی بر بیولوژی را رد‌می‌کنند؛ اما چون وابسته به نقش‌های اجتماعی هستند، از یک سو نوعی از سیالیت را فرض می‌گیرند که باعث می‌شود تا در فرهنگ‌های مختلف اشکال متنوعی از آن وجود داشته باشد و از سوی دیگر، نوعی ثبات را در نقش‌های جنسی در یک جامعه مشخص مفروض می‌گیرد که طبق آن نقش‌ها قابلیت تکرار و الگوپذیری دارند. این پیش نویس‌ها، که توسط جامعه‌شناسان تعامل‌گرا مانند گافمن در تحلیل چرایی و چیستی نحوه کنش در صحنه اجتماعی به‌کار گرفته‌ شده است، بعدتر توسط دیگر نظریه‌پردازان مانند جودیت باتلر در نفی ذات‌گرایی جنسی و طبیعی‌پنداری آن به‌کار رفت. پیش نویس‌ها اگرچه نوعی نقشه راه برای کنش به‌کار می‌روند، اما به دلیل آنکه به‌طور فرهنگی و اجتماعی ساخته می‌شوند، فرایندهای سیال و منعطفی هستند که توسط مقوله‌های متعدد و عوامل متفاوتی ساخته و دوباره دچار تغییر می‌شوند. همین وجه برساختی بودن پیش نویس‌ها از نظر فرهنگی است که آنها را از یک سو در برابر نظریهٔ رفتار جنسی قرار می‌دهد و از سوی دیگر، نوعی عاملیت در ساخت و پرداخت کنش‌های جنسی را توسط افراد نشان می‌دهد.

پیش‌نویس‌های جنسی عناصر کلیدی در نظریه‌های اجتماعی سکسوالیته هستند. ذات‌گرایی [۱] جنسی به‌رغم تمام تلاش‌ها، و جرح و تعدیل‌های سکسوالیتهٔ ما برای تاب‌آوری[نوعی از] ثبات را مفروض می‌گیرد؛ و بالعکس، توضیحات اجتماعی و تاریخی، میزان زیادی از سیالیت و انعطاف‌پذیری را در درون «ماهیت انسانی» و توانش آن برای تغییر- نه در طول یک شبانه‌روز و نه به‌وسیله کنش‌های فردی مبتنی بر اراده، بلکه در طول تاریخ و از خلال دشواری‌ها و عاملیت‌های برهم‌کنش‌های اجتماعی مفروض می‌گیرد. شواهدی از فرهنگ‌ها و دوره‌های زمانی متفاوت [به‌طور درزمانی] و جهان‌های اجتماعی دیگرِ مرتبط با جامعه ما [به‌طور همزمانی] نشان می‌دهد که مسیرهای متفاوت بسیاری برای بودنِ «مردان» و «زنان» [و رفتارکردن به مثابه زن و مرد] و نیز مسیرهای جایگزین بسیاری برای زندگی اجتماعی و جنسی وجود دارد. این تنوع‌ها هرچند تصادفی [و اندک هم] نیستند، اما چینش‌های الگوواره‌ای از زبان‌ها، نمادها، انتظارات و پرکتیس‌هایی هستند که از تعامل‌های اجتماعی سربرمی‌آورند. این جاست که ایده «پیش‌نویس» که مورد استفاده جامعه‌شناسان تعامل‌گرا [مانند گافمن] بود به‌منظور توضیح شیوه‌ای که ما معانی جنسی خود را از آن اخذ می‌کنیم، استعاره‌ای قدرتمند و البته مبهم ارائه می‌کند: جان گاگنون [۲] پیشنهاد می‌دهد که «پیش‌نویس‌ها، مانند طرح‌‌های اولیه [۳] مشخص می‌کنند که چه کسانی، چه چیزهایی را در چه زمان‌ها و جاهایی به چه دلایلی برای انواع خاصی از فعالیت‌ها ارائه می‌دهند. این پیش‌نویس‌ها همانند یک طرح اولیه، نقشه‌راه یا دستورالعملی است که جهت‌ها را ارائه می‌دهد» [۴] (گاگنون ۱۹۷۷: ۶).

پیش‌نویس‌ها از جهاتی مانند مفاهیم اجتماعی پیشین درباره نقش [۵] در ترسیم شیوه‎‌های ممکن کنش و [نحوه] بودن عمل‌کرده، اما بطور بنیادینی مفاهیم جبرگرایانه و کارکردگرایی [۶] بیشتر نظریه نقش [۷] را رد می‌کند. پیش‌نویس‌ها برده نیازهای اجتماعی نیستند، بلکه به وسیله فرایند بی‌وقفه معناپردازی انسانی به ظهور می‌رسند. البته که ما به‌طورکامل این دستورالعمل‌ها را دنبال نمی‌کنیم، تا اینکه بخواهیم با همه یکسان باشیم و «بی‌اخلاقی»، انحراف یا تخطی به ندرت وجود داشته باشد. پیش‌نویس‌های متعارض، پیش‌نویس‌های تنظیمی و اشکال متعددی از عاملیت و اطاعت کورکورانه وجود دارند. اما «پیش‌نویس‌های» تعین‌یافته در پرکتیس‌های اجتماعیْ مولفه‌های [موجودی] را سامان می‌دهند که در آنها انتخاب‌های فردی در دسترس هستند. در جامعه به طور کلی چیزهای کمی وجود دارد که خودانگیخته باشد - و این نکته به ویژه در مورد امر اروتیک [یا شهوانی] صادق است. پیش‌نویس‌ها، نشانگرهایی برای فعالیت جنسی ارائه می‌دهند.

پیش‌نویس‌های جنسی برای نظریه «رفتار جنسی» که توسط جان گاگنون و ویلیام سیمون [۸] بسط یافته است، اهمیت دارند (۱۹۷۴). آنها استدلال می‌کنند همین دور بودن از فعالیت «طبیعیِ» بنیادین که سکسولوژی اولیه آن را نظریه‌پردازی کرده است و افکار عمومی آن را بدیهی می‌انگارند، فعالیت‌های جنسی خروجی یک فرایند رشد روانی‌اجتماعی پیچیده هستند، و این امر تنها به این دلیل است که آن فعالیت‌ها در پیش‌نویس‌ها جای‌گذاری می‌شوند تا این‌که کنش‌های فیزیکی ممکن شوند. استعاره تئاتری پیش‌نویس‌ها، کنش‌ورزی یا اجرایی از حیات اروتیک را پیشنهاد می‌دهد که به‌جای آنکه بیانی ژرف‌تر و نیازی ضروری‌تر [از این حیات] باشد با رویکرد نمایشی اجتماعی اروینگ گافمن [۹] و نیز بعدتر با نظریه اجراگری [۱۰] جنسی و جنسیتی که توسط جودیت باتلر [۱۱] نظریه‌پردازی شده است، ارتباط می‌یابد.(۱۹۹۰). جایی که عدم وجود هرگونه انگیزه ساختاری مفروض است. جایی که هیچ بازی کاملاً مکتوبی وجود ندارد که از افراد انتظار برود تا کلمه‌به‌کلمه [طبق آن] عمل کنند، و تنها تنوعی از اشکال امکان‌پذیرِ بیان وجود دارد که از طریق آنها معانی اجتماعیْ وساطت می شوند.

پیش‌نویس‌های جنسی در سه سطح ممکن عمل می کنند: بینافردی، درون‌روانی [۱۲] و امر فرهنگی. بینافردی به تعاملات روزمره اشاره می‌کند که از طریق آن معانی جنسی و پرکتیس‌ها مورد مذاکره قرار می‌گیرند و توسط افراد در درون جامعه مورد کنش واقع می‌شوند. درون‌روانیْ فضایی است که معنایِ خویشتن شکل می‌گیرد، عادی‌سازی و ثابت می‌شود (یا غیر ثابت شده و تغییر شکل می‌یابد). امر فرهنگی، مُجازها و ممنوعیت‌های گسترده‌ای را در مورد اینکه با چه کسی و چه نوع رابطه‌ جنسی می‌توانید داشته باشید، برای چه اهدافی، تحت چه شرایطی، موقعیت‌هایی فراهم می‌آورد که گاگنون در مورد آن سخن گفته است. بر خلاف رویکرد پساساختارگرا که سوژگی درون گفتمان و از طریق آن تولید می شود، پیش‌نویس‌های جنسی به منظور فهمی بازاندیشانه و منعطف تلاش دارد که بر اقتضا و عاملیت در شکل دادن به پرکتیس ها، هویت‌ها و معانی جنسی تأکید کند (بریکل ۲۰۰۶: ۹۵). ضعف این رویکرد در غیاب یک معنای تاریخی گسترده‌تر از چگونگی و چرایی تغییر رژیم‌های جنسی در طول زمان نهفته است، به همین دلیل است که این رویکرد توسط نظریه‌های جامع میشل فوکو برای [بررسی یک دوره] زمانی رو به افول رفت (۱۹۷۹). نقاط قوت مستمر این رویکرد در توانایی آن نهفته است که به ما از ابتدا در فهم پیچیدگی‌های آفرینش اجتماعی سکسوالیته‌ها و داستان‌های جنسی کمک می‌کند.


  • Brickell, Chris (2006) ‘The Sociological Construction of Gender and Sexuality’, Sociological Review 54 (1), 87–113.
  • Butler, Judith (1990) Gender Trouble: Feminism and the Subversion of Identity, New York: Routledge.
  • Foucault, Michel (1979) The History of Sexuality, Vol. 1: An Introduction, London: Allen Lane.
  • Gagnon, John H. and Simon, William (1974) Sexual Conduct: The Social Sources of Human Sexuality, London: Hutchinson.
  • Gagnon, John H. (1977) Human Sexualities, Glenview, IL: Scott, Foresman and Company.
  • </li>


[۱] Essentialism
[۲] John Gagnon
[۳] blueprints
[۴] این نگاه ناظر به‌آن است که هویت‌های جنسی و جنسیتی که برساخته‌ای اجتماعی هستند، به واقع جهت‌دهنده کنش‌‌ها و رفتارهای جنسی و در یک کلام نحوه بودن و زیستن فردی را مشخص می‌کنند. بنابراین، هر هویت بسته به مرزهای برساخته خود برای تعریف آن هویت، مسیرها و شمولیت خاصی را برای انواعی مشخص از کنش و رفتار مجاز اعلام می‌دارد و برخی دیگر از کنش‌ها و رفتارها را مردود می‌شمرد. آن دسته از کنش‌هایی را که مشروع می‌سازد آن‌هایی هستند که از نظر اجتماعی فهم‌پذیر هستند. از همین رواست که پیش‌نویس‌های جنسی همانند سناریوهایی عمل می‌کنند که نقش‌های اجتماعی مرتبط و همبسته با آن هویت‌ها را می‌سازند و به بدن‌ها شکل داده و جهت می‌بخشند- مترجم.
[۵] Role
[۶] Functionalism
[۷] نظریه نقش یا Role Theory مفهومی در جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اجتماعی است که بیشتر فعالیت‌های روزمره را عمل کردن مبتنی بر مقوله‌های تعریف‌شده اجتماعی می‌داند. هر نقش مجموعه ای از حقوق، وظایف، انتظارات، هنجارها و رفتارهایی است که فرد باید با آنها روبرو شود و به آنها عمل کند. این مدل مبتنی بر مشاهده این است که افراد به روشی قابل پیش بینی رفتار می‌کنند و رفتار فرد بر اساس موقعیت اجتماعی و سایر عوامل، دارای زمینه خاصی است. تحقیقات انجام شده بر روی نظریه نقش عمدتاً حول مفاهیم اجماع، تعارض نقش، ایفای نقش و انطباق متمرکز است. تئاتر استعاره‌ای است که اغلب برای توصیف نظریه نقش استفاده می شود. اگرچه کلمه نقش (یا رول) برای قرن ها در زبان های اروپایی وجود داشته است، اما به‌عنوان یک مفهوم جامعه شناختی، این واژه تنها از دهه های 1920 و 1930 وجود داشته است. از طریق آثار نظری جورج هربرت مید، ژاکوب ال. مورنو، تالکوت پارسونز، رالف لینتون و گئورگ زیمل در گفتمان جامعه‌شناختی برجسته‌تر شد. دو مفهوم مید – یعنی ذهن و خود - پیش درآمدهای نظریه نقش هستند- مترجم.
[۸] John Gagnon and William Simon
[۹] Erving Goffman
[۱۰] Performativityاین ایده مبتنی بر این امر است که جنسیت نه امری طبیعی که برساخته‌ای اجتماعی است و براساس تکرار الگووار از نقش‌هایی ایجاد می‌شود که به‌طور تاریخی و فرهنگی، به منظور ایجاد جنسیت ارائه و ساخته می‌شوند – مترجم.
[۱۱] Judith Butler
[۱۲] Intra-psychic